آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

شازده كوچولوی ما آرتین

آخرین روز کاری

پسر طلا شنبه 22/05/1390 آخرین روز کاری مامان بود. دیگه باید تو خونه باشم و بیشتر به شما برسم. آخه خانم دکتر وقت عمل رو سه شنبه 22/06/1390 گذاشته.       تا اون روز باید بشینم تو خونه و انتظار دیدنت رو بکشم. پسرم از الان به مامان قول بده پسر خوبی باشی و مامان رو اذیت نکنی. آخه تو دورانی که تو دل مامانی هستی نسبت به بقیه نی نی ها کمتر اذیت کردی. (البته به گفته مامانیهای دیگه)       من و بابایی دوست داریم و بی صبرانه منتظر دیدنت هستیم.   ...
24 مرداد 1390

تاریخ تولد

نازدار من شنبه رفتم دکتر برای چکاب. بالاخره خانم دکتر تاریخ تولدت رو مشبخص کرد. از طرفی خوشحالم دیگه انتظار داره تموم میشه و می تونم تو بغلم بگیرمت و از طرفی ناراحت. چرا؟  آخه می دونی اینطوری فقط مال منی و از اینکه دیگه نمی تونم تو دلم حست کنم کمی ناراحتم. من و بابا بی صبرانه منتظر دیدنت هستیم.     ...
18 مرداد 1390

آخرین مسافرت

یه دونه مامان مامان آخرین مسافرتش رو قبل از تولدت رفت. چهارشنبه با بابا و عمو فرید و خاله سارا رفتیم شمال. آخه چند وقتی بود دلمون گرفته بود. آخه می دونی ما عادت به مسافرت داریم. ولی به خاطر شرایطم نمی تونستیم بریم. ولی دل رو زدیم به دریا و با رعایت نکات ایمنی رفتیم شمال. خیلی بهمون خوش گذشت. البته فکر کنم به تو هم خیلی خوش گذشت. از حرکاتت مشخص بود. چند تا عکس کنار دریا گرفتیم که بدونی هر لحظه به یادت بودیم.  پسر عزیزم ان شاء الله سفر بعدی رو سه تایی با هم می ریم. چند تا از نقاشیهایی که عمو فرید برات کشیده رو برای یادگاری تو وبلاگت می ذارم. تا وقتی بزرگ شدی ببینی که همیشه و در همه جا به یادت بودیم. ...
15 مرداد 1390
1